مهندس سید اصغر خادمی
وحید صلواتی
منتشرشده روزنامه اصفهان زیبا 25 اسفندماه 1399
در اواخر اسفندماه سال 1398، متأسفانه روانشاد مهندس سیداصغر خادمی، فعال اجتماعی و از کارشناسان رسمی دادگستری استان اصفهان، عضو فعال و باسابقه جامعه مهندسی استان اصفهان و فرزند برومند مرحوم آیت الله حاج سیدشمس الدین خادمی(خادم الشریعه) از سلسلۀ بزرگ و معروف آل شرف الدین جبل عاملی و داماد مرحوم مهندس مُصَحِف و صبیّه علامه محمد تقی جعفری(ره)، بعد از یک دوره کوتاه بیماری مهلک قرن (کوید19) دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت و موجب تأثر و تالم فراوان خاندان سادات و عالمان خاندان گردید.
مهندس سیّد اصغر خادمی، متولد 20مهرماه 1335– اصفهان، از خانوادۀ بزرگان، علما و دانشمندان، اصفهان خاندان صدر، صدرعاملی و خادمی بود، وی دوران دانش آموزی در مدارس: قدسیه(خیابان عبدالرزاق)، تبریزی(چهارباغ پائین) و احمدیه (خیابان مسجد سید) اصفهان به تحصیل پرداخت و از دوران جوانی در فعالیت های اجتماعی و مذهبی در مکان مسجد نو(حاج رسولیها)، در شکوفایی فرهنگی - دینی جوانان، مشارکت داشت و پس از پیروزی انقلاب به عنوان معتمد در میان مدیران و مردم در عرصه سازندگی مؤثر بود.
وی مهندسی خوش نام و پرکار در حوزه ی راه و ساختمان و نقشه برداری و از اعضای فعّال کانون کارشناسان رسمی دادگستری و آگاه به مسائل حقوقی بود و با اقشار مختلف مردم و برآوردن خواسته ها و نیازهای فکری آنها فعالیت داشت، وی انسانی با اخلاق، شوخ طبع و خانواده دوست بود، در 15شهریورماه 1363 ازدواج کرد و به همسر و فرزندانش با تمام وجود عشق می ورزید، در میان اقوام، دوستان و همکاران از لحاظ حسن رفتار، خوش برخوردی، روابط عمومی، جذابیت بالا و روحیه طنز زبانزد بود.
مهندس سیّداصغر خادمی فارغ التحصیل رشته ی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان بود و در کارنامه ی حرفه ای خود سوابق مدیریتی متعددی از جمله: مدیرعاملی سازمان همیاری شهرداری های اصفهان، مدیر فنّی شرکت ساختمانی صفه بتون، عضو هیئت مدیره شرکت ساختمانی طوبی و عضو هیئت مدیره شرکت مهندسین مشاور سارویه را عهده داشت و به لحاظ اجرای عملیات عمرانی و مدیریت شهری از ابتدای مدیریت به خصوص در مناطق محروم خدمت نمود و هماره مورد اعتماد و احترام کارفرمایان و مدیران نظام و مردم بوده است.
علم آموزی و دانش پروری همواره جایگاه خاصی در ذهن مهندس سید اصغر خادمی داشت و ایشان همواره در این راه حرکت می کردند. برای مهندس خادمی اهمیت داشت که فرزندانشان نیز افراد علم آموخته و لایقی در جامعه شده و پله های ترقی را در مسیر دانش بپیمایند. از این رو فرزندان ایشان نیز راه و خواسته ی پدر را ادامه دادند. چنانکه فرزند اول ایشان سروش، فوق لیسانس مهندسی پلیمر از دانشگاه امیرکبیر، فرزند دوم ایشان فائزه، دکترای مهندسی عمران از یکی از دانشگاه های برتر آمریکا، و فرزند سوم ایشان عاطفه، لیسانس مهندس مکانیک دانشگاه شهید بهشتی را در کارنامه های خود دارند و به لطف خدا همگی در راه موفقیت گام بر میدارند.
مهندس اصغر خادمی فرزند خلفی برای اجداد خود بود و برای اجتماع و وطنش همچون نیاکانش خوش درخشید، اما دست تقدیر، جامعه را از خدمات این فرهیخته و نخبه علمی و عملی محروم نمود و به ابدیت پیوست.
بدینوسیله، سالگرد درگذشت این انسان تلاشگر، خدمتگذار و ارزشمند را به خانواده های محترم و معزز: خادمی، مصحف، علامه محمدتقی جعفری و برادران، خواهران، همسر گرانقدرشان بانو مهین مُصَحف و فرزندان گرامیش تسلیت می گوید.
هر چند که فراق و هجران آن عزیز سفر کرده در باورها نمی گنجد و بسیار سخت و دشوار است، لیکن تقدیر الهی را جز صبر و بردباری چاره ای نیست که همه از خداییم و به سوی او باز می گردیم، باشد که روح بلند این عزیز از دست رفته و مادر بزرگوارشان حاجیه خانم شجاعی همسر مرحوم آیت الله حاج سیدشمس الدین خادمی(ره) که به تازگی به رحمت خدا رفتند، در بارگاه امن الهی در جوار رحمتش جاودان بیاسایند.
برای آن فقید سعید از درگاه خداوند منان، علو درجات و رحمت و مغفرت واسعه الهی و برای بازماندگانش صبر جمیل واجر جزیل مسئلت داریم.
«روحش شاد»
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاری است
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید
مرگ در حنجره سرخ – گلو می خواند
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد
و همه می دانیم
ریه های لذت، پر اکسیژن مرگ است
مشاهده آلبوم تصاویر در ادامه مطلب:
راه بی انتها
از اصفهان تا شیکاگو
فائزه السادات خادمی از زندگی و کار در یکی از بزرگترین شرکتهای راه آهن جهان می گوید
مشاهده صفحه روزنامه اصفهان زیبا 25 اسفندماه 1399»
·
به شخصه اعتقاد دارم که هرچه زمان بیشتری را در یک حرفه صرف کنید به همان اندازه در آن خبره تر خواهید شد.
· از نظر من، هیچ چیزی مهم تر از داشتن شجاعت برای پرواز به سمت ماه و رویا پردازی های بزرگ در زندگی حرفه ای و شغلی نیست. در این صورت است که شما مجبور به تلاش زیاد برای رسیدن به آن هدف ها می شوید، و به تعبیری، حتی اگر به ماه نرسید، باز هم در میان ستاره ها فرود خواهید آمد
انتشار در مجله تخصصی : Structural Engineering Association of Illinois (SEAOI)
مصاحبه کننده: مدلین گریمر
ترجمه: شمیم صلواتی
تاریخ انتشار در مجله: SEAOI: 2020August,
متن زیر، محتوای ترجمه شده ی مصاحبه ی مجله ی SEAOI آمریکا با خانوم دکتر فائزه السادات خادمی است که یکی از افتخارات ایران، و بالاخص اصفهان محسوب می شوند. مجله ی SEOI یک مجله ی مهندسی عمران می باشد که سالانه چند شماره ی ٱن انتشار می یابد و در سر تا سر دنیا در اختیار افراد علاقه مند قرار می گیرد. SEOI کوتاه شده ی عبارت Structural Engineering Association of Illinois می باشد که ترجمه ی فارسی ٱن »انجمن مهندسان سازه ی ایالت ایلینویز» می باشد. خانم خادمی در سن 22 سالگی به تنهایی برای ادامه ی تحصیل به آمریکا مهاجرت کردند، و با داشتن کمتر از 27 سال سن موفق به اخذ مدرک دکتری، استخدام توسط یکی از بزرگ ترین شرکت های راه آهن دنیا، تجربه عضویت در هیئت داوران کنفرانس ها و ژورنال های علمی متعدد در سرتاسر دنیا، و در نهایت دریافت گرین کارت نخبگی آمریکا شدند. هم اینک بپردازیم به متن این مصاحبه ی ترجمه شده:
مهندس جوانی که این ماه معرفی خواهد شد، فائزه السادات خادمی است. بله، این یک اسم خاص و بلند است که خوشبختانه او را با نام فائزه هم می توان صدا زد! او اصالتاً اهل یکی از شهرهای بسیار زیبای ایران به نام «اصفهان» است. لازم است اعتراف کنم که من نام این شهر را در گوگل جستجو کردم، و درست همانطور که فائزه در طول مصاحبه به من اطمینان خاطر داده بود، زیبایی این شهر به طور چشمگیری غیرقابل توصیف است. اگرچه او دلش برای خانواده ، غذا و فرهنگش تنگ شده است، امّا چیزهای زیادی مانند: معماری بی نظیر، دریاچه، و مهمتر از همه پیتزاهای معروف در شیکاگو هستند که فائزه عاشق آن ها است.
فائزه هفت سال پیش از ایران به شیکاگو مهاجرت کرد تا دوره های فوق لیسانس و دکترای خود را در رشته ی مهندسی عمران در دانشگاه Illinois Institute of Techology بگذراند. از همه مهم تر، علاوه بر این که فائزه عضو هیئت داوران در ژورنال های علمی بین المللی متعددی بوده است، خودش نیز نویسنده مقاله های علمی زیادی می باشد که این مقالات توسط محققان زیادی در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. مسأله ی بسیار با افتخار این است که تحقیقات معتبرو مشارکت های علمی برجسته ی فائزه در رشته ی مهندسی عمران باعث شد که کشور آمریکا، گرین کارت نخبگی خودش را به این دانشمند ایرانی اعطا کند. فائزه قبل از پایان دوره ی دکتری، توسط شرکت CN که یکی از بزرگ ترین شرکت های راه آهن دنیا می باشد استخدام شد، و هم اکنون نیز در این شرکت با عنوان مهندس آنالیزور پُل مشغول به کار می باشد.
...........
چه چیزی درباره شهری که در آن زندگی می کنید از نظر شما جذاب است؟
شیکاگو، شهری که من در حال حاضر در آن زندگی می کنم، به دلیل داشتن آسمان خراش های شگفت انگیز و پُل های تماشایی، یکی از جذاب ترین شهرهای دنیا است. این مساله برای یک مهندس عمران که در زمینه ی سازه ها و پُل ها تخصص دارد یک فرصت بسیار عالی است که در شهری مثل شیکاگو زندگی کند، و من هم یکی از این مهندسین عمران خوش شانس هستم که این فرصت را به دست آوردم.
چه واقعیت جالبی وجود دارد که مردم در مورد شما نمی دانند؟
بستنی، و خواهرم عاطفه، چیزهایی هستند که می توانند من را در هر گونه شرایط سخت و استرس زا خوشحال کنند.
تفریحاتی که آخر هفته از انجام آن لذت می برید چیست؟
بدمینتون چیزی است که من از بازی کردن آن در آخرهفته ها لذّت می برم. از وقتی9 سالم بود به صورت حرفه ای بدمینتون بازی می کردم و در بسیاری از مسابقات قهرمانی کشوری شرکت داشته ام. در حال حاضر به عنوان یک بزرگسال با مسئولیت های شغلی زیاد. سعی می کنم اوقات فراغت خود را با تمرین بدمینتون سپری کنم و بتوانم به این صورت، خاطرات رقابت در مسابقات مختلف قهرمانی را زنده نگه دارم. متأسفانه بعضی افراد سلامت خود را قربانی موفقیت در کار و شغل خود میکنند. هدف من این است که بتوانم بین کار، زندگی، و سلامت خود تعادل ایجاد کنم. به همین دلیل، من و گروهی از دوستانم، یک گروه برای بازی هفتگی بدمینتون در شیکاگو تشکیل دادیم که به مرور زمان تعداد اعضای گروه افزایش یافت. شروع این دوره باعث شد که نه تنها به من فرصت بازی با سایر بازیکن های توانا داده شد، بلکه برای سایر افراد علاقمند نیز فرصت رقابت با یکدیگر را ایجاد کرد. من بسیار خشنود هستم که توانسته ام در کنار حفظ سبک زندگی سالم، زندگی حرفه ای خود را نیز ارتقا بخشم، یعنی در طول روزهای هفته سخت کار کنم، و آخر هفته ها سخت بدمینتون بازی کنم!
بهترین تعطیلاتی که تا به حال داشتید چه بوده است؟
تعداد آن ها زیاد بوده است. همه آن ها مربوط به زمانی بوده که همچنان در ایران اقامت داشته ام و تعطیلاتی بوده که همراه با خانواده ام (مادر و پدر عزیز تر از جانم، برادر نازنینم سروش، و خواهر عزیزم عاطفه) سپری کرده ام. ما عادت داشتیم که هر تابستان به یک کشور متفاوت سفر کنیم و با فرهنگ و تمدن آن کشور آشنایی پیدا کنی، در این مسافرت های خانوادگی ما از کشورهای فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، اسلوونی، روسیه، چین، ترکیه، دبی، و بسیاری از کشورهای دیگر دیدن کردهایم. هر کدام از این سفرها به تنهایی به عنوان یکی از ارزشمند ترین خاطرات زندگی من ثبت شده است، چرا که زمان خود را با کسانی که دوست داشتم یعنی خانواده ام سپری میکردم.
کتاب، فیلم و برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما چیست؟
هری پاتر! با اینکه این کتاب درباره یک دنیای خیالی است، اما به خواننده های خود فرصت یادگیری درس های زندگی بسیاری را می دهد. یکی از چیزهای مهمی که من از این کتاب یاد گرفتم این حقیقت بود که هیچ کس کامل نیست و هر فردی در دنیا ترکیبی از خوبی و بدی های درونش است، و ما انسان ها هستیم که تصمیم میگیریم کدام را انتخاب کنیم. این مسأله به من کمک کرد که انتخاب های دقیق تری داشته باشم و سعی کنم ویژگی های خوب را درون خود تقویت کنم. از همه مهم تر این کتاب به من آموخت که چگونه به عنوان یک جنس مؤنث، بتوانم قوی و موفق باشم «هرمیون» یکی از قوی ترین و باهوش ترین دخترهایی بود که درباره آن خواندم. او بسیار سخت کوش بود و همواره بهترین راه حل را برای مشکلات پیدا میکرد. در حقیقت، سبک زندگی او باعث شد که من اکثریّت زمان خود را صرف درس خواندن کنم که نتیجه آن گرفتن مدرک دکترای خود در سن 26 سالگی در کنار سایر دستاورد هایم بود.
اگر فرصت خوردن شام در کنار یک فرد را داشتید چه کسی را اانتخاب می کردید و چرا؟
این شام حتما با پدرم می بود که مدت زمان زیادی نیست که او را از دست داده ام. پدر من هم مثل خودم یک مهندس عمران بود. در واقع، علاقه و احترام بسیار زیادی که نسبت به پدرم داشتم و این حقیقت که او همواره الهام بخش من در زندگی بوده است، از شاخص ترین دلایل من برای انتخاب رشته ی مهندسی عمران بوده است. از زمانی که کودکی بیش نبودم، او تمام جنبههای این رشته را با بیانی مناسب سنم به من آموخت و شاید به همین دلیل است که مهندسی عمران همچنان یکی از جذّابترین رشته های دنیا برای من است. اگر می توانستم این شام را با پدرم داشه باشم از او می پرسیدم که از مسیر شغلی و حرفه ای که تا به حال آمدم راضی است یا نه؟ آیا من همان دختری هستم که همیشه آرزویش را میکرد داشته باشد؟ و آیا از دستاورد های من در زندگی خوشحال است یا نه؟ (1)
چه حرفه ی دیگری است که علاوه بر حرفه فعلی خود دوست داشتید در آن تلاش کنید؟
به شخصه اعتقاد دارم که هرچه زمان بیشتری را در یک حرفه صرف کنید به همان اندازه در آن خبره تر خواهید شد، که این مسأله اتفاقا باعث علاقه ی بیشتر شما به آن رشته می شود. مهندسی عمران همواره شاخه ی علمی مورد علاقه من بوده است، و از زمانی که به صورت حرفه ای وارد این رشته شده ام، برای من قابل تعویض با هیچ حرفه ای نیست. تخصص اصلی من در زمینه سازه ها و پل ها است، و اگر به من فرصتی برای یادگیری شغل دیگری داده می شد من ترجیح می دادم این شغل در زمینه ای نزدیک به تخصص کنونی ام باشد. اگر بخواهم به صورت مشخص توضیح دهم، احتمالا ترجیح می دادم که زمانی را صرف پیشرفت در شاخه های دیگر مهندسی عمران مانند مهندسی ساخت و ترابری بکنم. من همچنین دوست دارم فرصتی برای آنالیز داده های بزرگ در زمینه ی مهندسی عمران داشته باشم و احتمالا در آینده، تحلیل داده های ترابری و سازه ها با استفاده از تکنیک های ماشین لرنینگ یکی از عواملی است که میخواهم وقتم را صرف آن کنم.
چه حرفه ای است که آن را دوست ندارید؟
هر حرفه ای به اندازه خود مهم است و جذّابیّت ها و زیبایی های منحصر به خود را دارد. همه شغل ها باید به اندازه نیاز در جامعه باشند تا یک جامعه سالم و موفق داشته باشیم. من به شخصه نمی توانم به این فکر کنم که از چه حرفه ای خوشم نمیآید، و به این باور دارم که اگر شما در هر زمینه ای تمرین کنید و زمان خود را صرف آن کار کنید، می توانید در آن حیطه تجربه کسب کنید، که باعث علاقه مندی بیشتر شما به آن رشته می شود. هر شغلی تا زمانی مفید و مهم است که شما به انجام آن کار علاقه داشته باشید و به نقش خود در این راستا ایمان داشته باشید.
در ده سال آینده خود را کجا می بینید؟
در ده سال آینده امیدوارم بتوانم در جایگاهی مشابه وضعیت کنونی ام، ولی با مسئولیت های بیشتر و بزرگتر قرار داشته باشم، که در نتیجه بتوانم سهم بیشتری در توسعه ی آینده ی صنعت دنیا داشته باشم. هدف اصلی من این است که مرتباً درحیطههای مورد علاقه ام یاد بگیرم و رشد کنم، و اعتقاد دارم برای رسیدن به موفقیّت، علاوه بر انتخاب هدف های بزرگ، باید بسیار تلاش کرد. در سال های پیش رو امیدوارم بتوانم در زمینه هایی همچون تدریس، پشتیبانی، و به طور کلّی تأثیر مثبت گذاشتن بر دیگر استعدادهای جوان این حرفه مشارکت بیشتری داشته باشم. به طور خاص، تدریس و آموزش دادن به دیگران همواره از موضوعاتی بوده است که برای من ارزش فراوانی داشته است، امیدوارم بتوانم در این زمینه به زودی مسئولیت های بیشتری قبول کنم تا تجربیات خود را با کسانی که علایق حرفه ای مشابه من دارند در میان بگذارم. از نظر من، هیچ چیزی مهم تر از داشتن شجاعت برای پرواز به سمت ماه و رویا پردازی های بزرگ در زندگی حرفه ای و شغلی نیست. در این صورت است که شما مجبور به تلاش زیاد برای رسیدن به آن هدف ها می شوید، و به تعبیری، حتی اگر به ماه نرسید باز هم در میان ستاره ها فرود خواهید آمد.
لذت بخش ترین و حرفه ای ترین لحظه ی زندگی حرفه ای و شغلیتان چیست؟
لذت بخش ترین لحظه ی زندگی حرفه ای من زمانی بود که نتیجه تلا ش و سخت کوشی سال های زیادی از زندگیم را در کمتر از چند ماه دیدم. من مدرک دکترای خود را در کمتر از 3 سال در سن بیست و شش سالگی گرفتم. حدود چند ماه زودتر از گرفتن مدرک دکتری، در یکی از بزرگ ترین شرکت های راه آهن دنیا به نام CN با عنوان مهندس پُل استخدام شدم که زمینه ی کاری ام بسیار مرتبط با زمینه ی تحقیقات دوره ی دکتری ام بود. همچنین به دلیل انتشار مقالات متعدد در زمینه ی مهندسی عمران که مورد توجه دانشمندان بسیاری در سر تا سر دنیا قرار گرفت، تجربه ی داشتن مقام سردبیر در یکی از ژورنال های علمی مهندسی عمران، تجربه ی عضویت در هیئت داوران کنفرانس های بین المللی و ژورنال های علمی سرتاسر دنیا، و به دلیل تحقیقات با ارزش و گسترده در زمینه ی مهندسی عمران، موفق به دریافت گرین کارت نخبگی آمریکا شدم. این ها لذت بخش ترین لحظه های زندگی حرفه ای من بوده است و من امید دارم در آینده نیز بتوانم دستاورد هایی مشابه موارد گفته شده داشته باشم.
چه توصیه ای است که دوست دارید با سایر مهندسان جوان در میان بگذارید؟
رویاهای خود را دنبال کنید، و خود را درگیر چالش هایی کنید که به آن علاقه دارید، حتی اگر در نگاه اول سخت به نظر بیاید. به خودتان باور داشته باشید و بدانید که فایده ای در انجام کارها وجود ندارد مگر اینکه حس خوبی نسبت به آن کار داشته باشید و به انجام آن کار افتخار کنید. و در نهایت، هیچ گاه تسلیم نشوید. هیچ شکستی وجود ندارد مگر این که خود شما تصمیم بگیرید دست از تلاش کردن بردارید. از این که سرعتتان در مسیر موفقیت کم باشد نهراسید، مهم این است که هیچ گاه دست از تلاش بر ندارید. با این روش شما زندگی بهتری را تجربه خواهید کرد.
_ همینظور که سنتان بالاتر می رود، چه چیزهایی برای شما مهم تر و چه چیز هایی ارزش کمتری پیدا کردند؟
افزایش سن باعث شد من درک کنم هیچ کدام از لحظه های زندگی عادی و پیش پا افتاده نیست، و تک تک لحظات زندگی مهم هستند. من به خاطر هرثانیه ی بیشتری که اجازه ی زندگی کردن دارم، قدردان هستم، و تلاش می کنم تا از این لحظات به عنوان فرصت هایی برای پیشرفت خودم و کمک به دنیا برای جایی بهتر شدن استفاده کنم. در حسرت خوردن برای چیزهای از دست رفته فایده ای نمی بینم. در حقیقت، من به جایی رسیده ام که که با اعماق وجود باور دارم که هیچ چیز همیشگی در این جهان وجود ندارد، و از دست دادن عزیز ترین افراد زندگیت نیز بخشی از این بازی است. حسرت خوردن به لحظه های تلخ گذشته تنها مانع این می شود که از قوه ی درونی وجودتان بتوانید برای ادامه پیشرفت خود و سودرساندن به دیگران استفاده کنید، زندگی را همانگونه که هست بپذیرید، با همه پستی و بلندی هایش، اما هرگز تسلیم نشوید، و سعی کنید بهترین خود را از آن بیرون بکشید.
از این که دعوت ما برای صندلی داغ را پذیرفتید و به سوال های ما جواب دادید سپاسگزاریم.
من هم از وقتی که شما برای مصاحبه با من گذاشتید تشکر می کنم، بسیار از ملاقات با شما خرسند شدم.
پایان
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
(1) قابل ذکر است پدر فائزه، مهندس سیّد اصغر خادمی، از خانواده بزرگان، علما و دانشمندان، ایران و شهراصفهان، مهندسی خوش نام و پرکار در حوزه ی راه و ساختمان و نقشه برداری و از اعضای فعّال کانون کارشناسان رسمی دادگستری، واقف به مسائل حقوقی و با اقشار مختلف به خواسته ها و نیازهای فکری آنها فعال بود که در اواخر اسفندماه سال 1398 به دیدار معبود شتافت. مهندس سیّد اصغر خادمی فارغ التحصیل رشته ی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اِصفهان بود که در کارنامه ی حرفه ای خود سوابق مدیریتی متعددی از جمله: مدیرعاملی سازمان همیاری شهرداری های اصفهان، مدیر فنّی شرکت ساختمانی صفه، عضو هیئت مدیره شرکت ساختمانی طوبی، و عضو هیئت مدیره شرکت مهندسین مشاور سارویه را داشت، روحش شاد.)
✳️ مراسم گرامیداشت روز ملی آرامستان ها، آئین درختکاری و تجلیل از خادمان آرامستان ها به یادبود شهدای مدافع سلامت و متوفیان کرونایی صبح روز چهارشنبه ۲۰ اسفند ۹۹ در باغ رضوان اصفهان برگزار شد.
سخنان معاون خدمات شهری شهرداری اصفهان
اعضای هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان با معاونت فرهنگ و ارشاد اسلامی استان جناب حاج زکی و سرکار خانم مرضیه باقرصاد رییس مطبوعات این اداره کل درتاریخ 16 اسفند ۱۳۹۹ دیدار و در خصوص همکاری و تعاملات فرهنگی ،رسانه ایی استان بحث و تبادل نظر کردند.
« خانه موزه صلح اصفهان »
ششم اسفندماه سال 1399به اتفاق تنی چند از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران از خانه ای قدیمی که هنر در آن برای صلح کار می کند دیدن کردیم. خانه ای قدیمی در کوچه پس کوچه های خیابان چهارباغ پایین؛ منزل استاد دکتر ملک زاده.
موزه صلح اصفهان حاصل ۸۶ سال کار در حوزه هنر و صنایع دستی است که از سیزده سال پیش با تمرکز بر به کارگیری هنر در خدمت صلح فعالیت میکند.
در ابتدا به سبک همان خانه های درونگرا وارد یک اتاق کوچک شدیم، در اینجا تصاویری از نسب و اجداد استاد ملک زاده به دیوار آویخته شده بود، استاد ملک زاده به عکس جد پدری خود اشاره می کند و توضیحاتی می دهد؛ میرزا عبدالله ملک التجار تبریزی از تجار غله بود که در زمان رضاشاه به تفرش تبعید می شود و در آنجا اسماعیل ملک زاده پدر استاد مجید ملک زاده به دنیا می آید. خانواده تا سه سالگی در تفرش بوده و سپس به اراک مهاجرت می کنند و پدر تا سال دیپلم در اراک زندگی می کرده است.
در قسمت ورودی همچنین خاکهای الک شده ای از بلاد مختلف با نماد نزدیکی و همزیستی و صلح در درون کوزه های شیشه ای جلب توجه می کرد.
استاد مجید فرزند مرحوم استاد مهدی ملک زاده ( پدر هنر مشبک و معرق فلز ایران) مدیر موزه صلح درباره دلیل نامگذاری این موزه به نام موزه صلح، میگوید: هنرمندان و آموزگاران قویترین افراد روی زمین هستند. بنابراین به عنوان یک هنرمند و معلم، آموزش را بهترین و موثرترین قدم شروع یک حرکت بزرگ در منطقه ای که فاقد موزه و بستر لازم برای آشنایی با صلح است میدانم و در این راستا با همین باور فعالیت میکنم. حرکت میکنم.
ما در این موزه فلزات سخت و خشن را به نرمی، لطافت و آثار هنری مفهومی با موضوعهای دوستی، طبیعت، ادبیات و صلح تبدیل میکنیم.حدود ۱۳ سال است که بر فعالیتهای صلحآمیز متمرکز شدهام و به طراحی، ساخت و جمع آوری تعداد زیادی از نشانهها، داستانها و ادبیات در رابطه با صلح بین ملتهای خاورمیانه پرداختهام.
وی کوششهایش را در موزه صلح در راستای تبدیل شعار صلح به شعور صلح و ملموس کردن آن دانست و افزود: ما معانی عمیق را از هر ملتی و کشوری بیرون کشیدهایم و آنها را با هنر برای بهتر ماندن در ذهن بشر ماندگار ساختهایم.
ملک زاده موزه صلح اصفهان را مکانی برای عشق ورزیدن به محیط زیست - حیوانات - مخلوقات و انسانیت معرفی کرد و گفت: براین باوریم که هیچ گیاه هرزی در جهان وجود ندارد. آن چه که ما به آن علف هرز میگوییم گیاهانی هستند که تاکنون نتوانستهایم عملکرد و سودمندی آنها را پیدا کنیم .این مفهوم در رابطه بین مردم کشورها و صلح نیز صادق است .بنابراین سعی میکنیم برای ترویج صلح راههائی را پیدا کنیم که با پذیریش تنوع در فرهنگ ، زبان و سایر تفاوتها مردم را به همدیگر نزدیکتر کند.
مجید ملک زاده می گوید برای اولین بار در جهان با ترکیبی از دو هنر اصیل ایرانی و بسیار ظریف (ظریف بری فلزات و مینیاتور) و در قالب یک کار تیمی بسیار منسجم و خلاق، جامع ترین و بی نظیرترین اثر فاخر قرن بیست و یکم در غالب موضوعات مهم بین المللی نظیر فرهنگ توسعه پایدار، صلح جهانی و حقوق بشر به تصویر کشیده شده است.
آثار صلح جهانی در جهت احیای فرهنگ و تمدن ایرانی و و اهدا به یکی از معتبرترین موسسات بین المللی در کشور نروژ (موسسه صلح نوبل) بدون هیچ منفعت مالی و وابستگی سیاسی تدارک دیده شده و در آن احیای کار تیمی و توسعه اندیشیدن دیده می شود.
این آثار فاخر مورد بازدید بزرگانی از حوزه های هنری، سیاسی، اجتماعی و… نیز قرار گرفته همچون استاد محمد فرشچیان، مرحوم سلحشور، دکتر جواد ظریف، پروفسور جعفر جعفری و بسیاری از نمایندگان مجلس، بازیگران، آقایان شهردار و استاندار، توریست ها و…
برای این خانواده باانگیزه و پرتلاش که در جهت صلح جهانی در تلاشند آرزوی سلامتی و بهروزی داریم.
ادامه مطلب ...