نسیم عشق، شمیم مریم

دست نوشته ها، سفرنامه و گردشگری

نسیم عشق، شمیم مریم

دست نوشته ها، سفرنامه و گردشگری

مصاحبه ی مجله ی SEAOI آمریکا با خانوم دکتر فائزه السادات خادمی مهندس عمران آنالیزور پُل

راه بی انتها

از  اصفهان تا شیکاگو


فائزه السادات خادمی از زندگی و کار در یکی از بزرگترین شرکتهای راه آهن جهان می گوید


 مشاهده صفحه روزنامه اصفهان زیبا 25 اسفندماه 1399»
·        به شخصه اعتقاد دارم که هرچه زمان بیشتری را در یک حرفه صرف کنید به همان اندازه در آن خبره تر خواهید شد. 


·        از نظر من، هیچ چیزی مهم تر از داشتن شجاعت برای پرواز به سمت ماه و  رویا پردازی های بزرگ در زندگی حرفه ای و شغلی نیست. در این صورت است که شما مجبور به تلاش زیاد برای رسیدن به آن هدف ها می شوید، و به تعبیری، حتی اگر به ماه نرسید، باز هم در میان ستاره ها فرود خواهید آمد

 

 

 

انتشار در مجله تخصصی :  Structural Engineering Association of Illinois (SEAOI)

مصاحبه کننده: مدلین گریمر

ترجمه: شمیم صلواتی

تاریخ انتشار در مجله:  SEAOI:  2020August,

 

متن زیر، محتوای ترجمه شده ی مصاحبه ی مجله ی SEAOI  آمریکا با خانوم دکتر فائزه السادات خادمی است که یکی از افتخارات ایران، و بالاخص اصفهان محسوب می شوند. مجله ی SEOI یک مجله ی مهندسی عمران می باشد که سالانه چند شماره ی ٱن انتشار می یابد و در سر تا سر دنیا ‌در اختیار افراد علاقه مند قرار می گیرد. SEOI کوتاه شده ی عبارت Structural Engineering Association of Illinois می باشد که ترجمه ی فارسی ٱن »انجمن مهندسان سازه ی ایالت ایلینویز» می باشد. خانم خادمی در سن 22 سالگی  به تنهایی برای ادامه ی تحصیل به آمریکا مهاجرت کردند، و با داشتن کمتر از 27 سال سن موفق به اخذ مدرک دکتری، استخدام توسط یکی از بزرگ ترین شرکت های راه آهن دنیا، تجربه عضویت در هیئت داوران کنفرانس ها و ژورنال های علمی متعدد در سرتاسر دنیا، و در نهایت دریافت گرین کارت نخبگی آمریکا شدند. هم اینک بپردازیم به متن این مصاحبه ی ترجمه شده:

 

مهندس جوانی که این ماه معرفی خواهد شد، فائزه السادات خادمی است. بله، این یک اسم خاص و بلند است که خوشبختانه او را با نام فائزه هم می توان صدا زد! او اصالتاً اهل یکی از شهرهای بسیار زیبای ایران به نام «اصفهان» است. لازم است اعتراف کنم که من نام این شهر را در گوگل جستجو کردم، و درست همانطور که فائزه در طول مصاحبه به من اطمینان خاطر داده بود، زیبایی این شهر به طور چشمگیری غیرقابل توصیف است. اگرچه او دلش برای خانواده ، غذا و فرهنگش تنگ شده است، امّا چیزهای زیادی مانند: معماری بی نظیر، دریاچه، و مهمتر از همه پیتزاهای معروف در شیکاگو هستند که فائزه عاشق آن ها است.

فائزه هفت سال پیش از ایران به شیکاگو مهاجرت کرد تا دوره های فوق لیسانس و دکترای خود را در رشته ی مهندسی عمران  در دانشگاه  Illinois Institute of Techology بگذراند. از همه مهم تر، علاوه بر این که فائزه عضو هیئت داوران در ژورنال های علمی بین المللی متعددی بوده است، خودش نیز نویسنده  مقاله های علمی زیادی می باشد که این مقالات توسط محققان زیادی در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. مسأله ی بسیار با افتخار این است که تحقیقات معتبرو مشارکت های علمی برجسته ی فائزه  در رشته ی مهندسی عمران باعث شد که کشور آمریکا، گرین کارت نخبگی خودش را به این دانشمند ایرانی اعطا کند. فائزه قبل از پایان دوره ی دکتری، توسط شرکت CN که یکی از بزرگ ترین شرکت های راه آهن دنیا می باشد استخدام شد، و هم اکنون نیز در این شرکت با عنوان مهندس آنالیزور پُل مشغول به کار می باشد.


...........

چه چیزی درباره شهری که در آن زندگی می کنید از نظر شما جذاب است؟

شیکاگو، شهری که من در حال حاضر در آن زندگی می کنم، به دلیل داشتن آسمان خراش های شگفت انگیز و پُل های تماشایی، یکی از جذاب ترین شهرهای دنیا است. این مساله برای یک مهندس عمران که در زمینه ی سازه ها و پُل ها تخصص دارد یک فرصت بسیار عالی است که در شهری مثل شیکاگو زندگی کند، و من هم یکی از این مهندسین عمران خوش شانس هستم که این فرصت را به دست آوردم.

 

چه واقعیت جالبی وجود دارد که مردم در مورد شما نمی دانند؟

بستنی، و خواهرم عاطفه، چیزهایی هستند که می توانند من را در هر گونه شرایط سخت و استرس زا خوشحال کنند.

 

تفریحاتی که آخر هفته از انجام آن لذت می برید چیست؟

بدمینتون چیزی است که من از بازی کردن آن در آخرهفته ها لذّت می برم. از وقتی9 سالم بود به صورت حرفه ای بدمینتون بازی می کردم و در بسیاری از مسابقات قهرمانی کشوری شرکت داشته ام. در حال حاضر به عنوان یک بزرگسال با مسئولیت های شغلی زیاد. سعی می کنم اوقات فراغت خود را با تمرین بدمینتون سپری کنم و بتوانم به این صورت، خاطرات رقابت در مسابقات مختلف قهرمانی را زنده نگه دارم. متأسفانه بعضی افراد سلامت خود را قربانی موفقیت در کار و شغل خود میکنند. هدف من این است که بتوانم بین کار، زندگی، و سلامت خود تعادل ایجاد کنم. به همین دلیل، من و گروهی از دوستانم، یک گروه برای بازی هفتگی بدمینتون در شیکاگو تشکیل دادیم که به مرور زمان تعداد اعضای گروه افزایش یافت. شروع این دوره باعث شد که نه تنها به من فرصت بازی با سایر بازیکن های توانا داده شد، بلکه برای سایر افراد علاقمند نیز فرصت رقابت با یکدیگر را ایجاد کرد. من بسیار خشنود هستم که توانسته ام در کنار حفظ سبک زندگی سالم، زندگی حرفه ای خود را نیز ارتقا بخشم، یعنی در طول روزهای هفته سخت کار کنم، و آخر هفته ها سخت بدمینتون بازی کنم!

 

بهترین تعطیلاتی که تا به حال داشتید چه بوده است؟

تعداد آن ها زیاد بوده است. همه آن ها مربوط به زمانی بوده که همچنان در ایران اقامت داشته ام و تعطیلاتی بوده که همراه با خانواده ام (مادر و پدر عزیز تر از جانم، برادر نازنینم سروش، و خواهر عزیزم عاطفه) سپری کرده ام. ما عادت داشتیم که هر تابستان به یک کشور متفاوت سفر کنیم و با فرهنگ و تمدن آن کشور آشنایی پیدا کنی، در این مسافرت های خانوادگی ما از کشورهای فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، اسلوونی، روسیه، چین، ترکیه، دبی، و بسیاری از کشورهای دیگر دیدن کرده­ایم. هر کدام از این سفرها به تنهایی به عنوان یکی از ارزشمند ترین خاطرات زندگی من ثبت شده است، چرا که زمان خود را با کسانی که دوست داشتم یعنی خانواده ام سپری میکردم.

 

کتاب، فیلم و برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما چیست؟

 هری پاتر! با اینکه این کتاب درباره یک دنیای خیالی است، اما به خواننده های خود فرصت یادگیری درس های زندگی بسیاری را می دهد. یکی از چیزهای مهمی که من از این کتاب یاد گرفتم این حقیقت بود که هیچ کس کامل نیست و هر فردی در دنیا ترکیبی از خوبی و بدی های درونش است، و ما انسان ها هستیم که تصمیم میگیریم کدام را انتخاب کنیم. این مسأله به من کمک کرد که انتخاب های دقیق تری داشته باشم و سعی کنم ویژگی های خوب را درون خود تقویت کنم. از همه مهم تر این کتاب به من آموخت که چگونه به عنوان یک جنس مؤنث، بتوانم قوی و موفق باشم «هرمیون» یکی از قوی ترین و باهوش ترین دخترهایی بود که درباره آن خواندم. او بسیار سخت کوش بود و همواره بهترین راه حل را برای مشکلات پیدا می­کرد. در حقیقت، سبک زندگی او باعث شد که من اکثریّت زمان خود را صرف درس خواندن کنم که نتیجه آن گرفتن مدرک دکترای خود در سن 26 سالگی در کنار سایر دستاورد هایم بود.

 

اگر فرصت خوردن شام در کنار یک فرد را داشتید چه کسی را اانتخاب می کردید و چرا؟

این شام حتما با پدرم می بود که مدت زمان زیادی نیست که او را از دست داده ام. پدر من هم مثل خودم یک مهندس عمران بود. در واقع، علاقه و احترام بسیار زیادی که نسبت به پدرم داشتم و این حقیقت که او همواره الهام بخش من در زندگی بوده است، از شاخص ترین دلایل من برای انتخاب رشته ی مهندسی عمران بوده است. از زمانی که کودکی بیش نبودم، او تمام جنبه­های این رشته را با بیانی مناسب سنم به من آموخت و شاید به همین دلیل است که مهندسی  عمران همچنان یکی از جذّاب­ترین رشته های دنیا برای من است. اگر می توانستم این شام را با پدرم داشه باشم از او می پرسیدم که از مسیر شغلی و حرفه ای که تا به حال آمدم راضی است یا نه؟ آیا من همان دختری هستم که همیشه آرزویش را میکرد داشته باشد؟ و آیا از دستاورد های من در زندگی خوشحال است یا نه؟  (1)

 

چه حرفه ی دیگری است که علاوه بر حرفه فعلی خود دوست داشتید در آن تلاش کنید؟

به شخصه اعتقاد دارم که هرچه زمان بیشتری را در یک حرفه صرف کنید به همان اندازه در آن خبره تر خواهید شد، که این مسأله اتفاقا باعث علاقه ی بیشتر شما به آن رشته می شود. مهندسی عمران همواره شاخه ی علمی مورد علاقه من بوده است، و از زمانی که به صورت حرفه ای وارد این رشته شده ام، برای من قابل تعویض با هیچ حرفه ای نیست. تخصص اصلی من در زمینه سازه ها و پل ها است، و اگر به من فرصتی برای یادگیری شغل دیگری داده می شد من ترجیح می دادم این شغل در زمینه ای نزدیک به تخصص کنونی ام باشد. اگر بخواهم به صورت مشخص توضیح دهم، احتمالا ترجیح می دادم که زمانی را صرف پیشرفت در شاخه های دیگر مهندسی عمران مانند مهندسی ساخت و ترابری بکنم. من همچنین دوست دارم فرصتی برای آنالیز داده های بزرگ در زمینه ی مهندسی عمران داشته باشم و احتمالا در آینده، تحلیل داده های ترابری و سازه ها با استفاده از تکنیک های ماشین لرنینگ یکی از عواملی است که میخواهم وقتم را صرف آن کنم.

 

چه حرفه ای است که آن را دوست ندارید؟

هر حرفه ای به اندازه خود مهم است و جذّابیّت ها و زیبایی های منحصر به خود را دارد. همه شغل ها باید به اندازه نیاز در جامعه باشند تا یک جامعه سالم و موفق داشته باشیم. من به شخصه نمی توانم به این فکر کنم که از چه حرفه ای خوشم نمی­آید، و به این باور دارم که اگر شما در هر زمینه ای تمرین کنید و زمان خود را صرف آن کار کنید، می توانید در آن حیطه تجربه کسب کنید، که باعث علاقه مندی بیشتر شما به آن رشته می شود. هر شغلی تا زمانی مفید و مهم است که شما به انجام آن کار علاقه داشته باشید و به نقش خود در این راستا ایمان داشته باشید.

 

در ده سال آینده خود را کجا می بینید؟

در ده سال آینده امیدوارم بتوانم در جایگاهی مشابه وضعیت کنونی ام، ولی با مسئولیت های بیشتر و بزرگتر قرار داشته باشم، که در نتیجه بتوانم سهم بیشتری در توسعه ی آینده ی صنعت دنیا داشته باشم. هدف اصلی من این است که مرتباً درحیطه­های مورد علاقه ام یاد بگیرم و رشد کنم، و اعتقاد دارم برای رسیدن به موفقیّت، علاوه بر انتخاب هدف های بزرگ، باید بسیار تلاش کرد. در سال های پیش رو امیدوارم بتوانم در زمینه هایی همچون تدریس، پشتیبانی، و به طور کلّی تأثیر مثبت گذاشتن بر دیگر استعدادهای جوان این حرفه مشارکت بیشتری داشته باشم. به طور خاص، تدریس و آموزش دادن به دیگران همواره از موضوعاتی بوده است که برای من ارزش فراوانی داشته است، امیدوارم بتوانم در این زمینه به زودی مسئولیت های بیشتری قبول کنم تا تجربیات خود را با کسانی که علایق حرفه ای مشابه من دارند در میان بگذارم. از نظر من، هیچ چیزی مهم تر از داشتن شجاعت برای پرواز به سمت ماه و  رویا پردازی های بزرگ در زندگی حرفه ای و شغلی نیست. در این صورت است که شما مجبور به تلاش زیاد برای رسیدن به آن هدف ها می شوید، و به تعبیری، حتی اگر به ماه نرسید باز هم در میان ستاره ها فرود خواهید آمد.

 

لذت بخش ترین و حرفه ای ترین لحظه ی زندگی حرفه ای و شغلیتان چیست؟

لذت بخش ترین لحظه ی زندگی حرفه ای من زمانی بود که نتیجه تلا ش و سخت کوشی سال های زیادی از زندگیم را در کمتر از چند ماه دیدم. من مدرک دکترای خود را در کمتر از 3 سال در سن بیست و شش سالگی گرفتم. حدود چند ماه زودتر از گرفتن مدرک دکتری، در یکی از بزرگ ترین شرکت های راه آهن دنیا به نام CN با عنوان مهندس پُل استخدام شدم که زمینه ی کاری ام بسیار مرتبط با زمینه ی تحقیقات دوره ی دکتری ام بود. همچنین به دلیل انتشار مقالات متعدد در زمینه ی مهندسی عمران که مورد توجه دانشمندان بسیاری در سر تا سر دنیا قرار گرفت، تجربه ی داشتن مقام سردبیر در یکی از ژورنال های علمی مهندسی عمران، تجربه ی عضویت در هیئت داوران  کنفرانس های بین المللی و ژورنال های علمی سرتاسر دنیا، و به دلیل تحقیقات با ارزش و گسترده در زمینه ی مهندسی عمران، موفق به دریافت گرین کارت نخبگی آمریکا شدم. این ها لذت بخش ترین لحظه های زندگی حرفه ای من بوده است و من امید دارم در آینده نیز بتوانم دستاورد هایی مشابه موارد گفته شده داشته باشم.

 

چه توصیه ای است که دوست  دارید با سایر مهندسان جوان در میان بگذارید؟

رویاهای خود را دنبال کنید، و خود را درگیر چالش هایی کنید که به آن علاقه دارید، حتی اگر در نگاه اول سخت به نظر بیاید. به خودتان باور داشته باشید و بدانید که فایده ای در انجام کارها وجود ندارد مگر اینکه حس خوبی نسبت به آن کار داشته باشید و به انجام آن کار افتخار کنید. و در نهایت، هیچ گاه تسلیم نشوید. هیچ شکستی وجود ندارد مگر این که خود شما تصمیم بگیرید دست از تلاش کردن بردارید. از این که سرعتتان در مسیر موفقیت کم باشد نهراسید، مهم این است که هیچ گاه دست از تلاش بر ندارید. با این روش شما زندگی بهتری را تجربه خواهید کرد.

 

_ همینظور که سنتان بالاتر می رود، چه چیزهایی برای شما مهم تر و چه چیز هایی ارزش کمتری پیدا کردند؟

افزایش سن باعث شد من درک کنم هیچ کدام از لحظه های زندگی عادی و پیش پا افتاده نیست، و تک تک لحظات زندگی مهم هستند. من به خاطر هرثانیه ی بیشتری که اجازه ی زندگی کردن دارم، قدردان هستم، و تلاش می کنم تا از این لحظات به عنوان فرصت هایی برای پیشرفت خودم و کمک به دنیا برای جایی بهتر شدن استفاده کنم. در حسرت خوردن برای چیزهای از دست رفته فایده ای نمی بینم. در حقیقت، من به جایی رسیده ام که که با اعماق وجود باور دارم که هیچ چیز همیشگی در این جهان وجود ندارد، و از دست دادن عزیز ترین افراد زندگیت نیز بخشی از این بازی است. حسرت خوردن به لحظه های تلخ گذشته تنها مانع این می شود که از قوه ی درونی وجودتان بتوانید برای ادامه پیشرفت خود و سودرساندن به دیگران استفاده کنید، زندگی را همانگونه که هست بپذیرید، با همه پستی و بلندی هایش، اما هرگز تسلیم نشوید، و سعی کنید بهترین خود را از آن بیرون بکشید.

 

از این که دعوت ما برای صندلی داغ را پذیرفتید و به سوال های ما جواب دادید سپاسگزاریم.

من هم از وقتی که شما برای مصاحبه با من گذاشتید تشکر می کنم، بسیار از ملاقات با شما خرسند شدم.

پایان



- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -


(1) قابل ذکر است پدر فائزه، مهندس سیّد اصغر خادمی، از خانواده بزرگان، علما و دانشمندان، ایران و شهراصفهان، مهندسی خوش نام و پرکار در حوزه ی راه و ساختمان و نقشه برداری و از اعضای فعّال کانون کارشناسان رسمی دادگستری،  واقف به مسائل حقوقی و با اقشار مختلف به خواسته ها و نیازهای فکری آنها فعال بود که در اواخر اسفندماه سال 1398  به دیدار معبود شتافت. مهندس سیّد اصغر خادمی فارغ التحصیل رشته ی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اِصفهان بود که در کارنامه ی حرفه ای خود سوابق مدیریتی متعددی از جمله: مدیرعاملی سازمان همیاری شهرداری های اصفهان، مدیر فنّی شرکت ساختمانی صفه، عضو هیئت مدیره شرکت ساختمانی طوبی، و عضو هیئت مدیره شرکت مهندسین مشاور سارویه را داشت، روحش شاد.) 


 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.